آرتین عزیزمآرتین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
آراد عزيزمآراد عزيزم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مادرانه

دلبندم، بند بند دلت را به خدايى بسپار كه بيشتر از من هوايت را دارد....

هشت ماهگی

1392/4/12 2:34
نویسنده : mommy
806 بازدید
اشتراک گذاری
 

ســــــــــلام به روی ماهــت، بزار اول یه ماچ خوشگل از اون لپای تپل مپلت بردارم یه وقت آرزو به دل نمونم. 

  ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com ۩۞۩Kisses Scraps

آرتیــــنم هشت ماهگیت مبارک نــــــفــــسم.

 

هشت ماه گذشت با همه پستی و بلندی هاش با همه خوشی ها و سختی هاش، درسته که مامانو بعضی وقتها خسته کردی ولی یه لبخندت به همه خستگی ها می ارزه، خدا جون شکرت که آرتینم سر حال و سر زنده یواش یواش داره مرد میشه آره پسرم تو داری بزرگ میشی.

الان دیگه خیلی خوب چهار دست و پا میری و اگر هم جایی مثله پای مامان رو تکیه گاهت کنی میتونی بلند شی، دیگه با تخت خوابمون بای بای کردیم و اومدیم تو حال جلوی تی وی میخوابیم خب با وجود وروجکی مثله تو که یهو صبح چشم باز میکنی می بینی داره میره که خودشو از تخت پرت کنه پایین نمیشه دیگه رو تخت خوابید هرچقدر هم بالش بزارم که نتونی حرکت کنی همرو فیتیله پیچ میکنی و میری جلو ماهم دیدیم اوضاع اینه بار و بندیلو جمع کردیم ( به قوله یه بنده خدایی : بار و بندیلو ببند اینجا دیگه جای تو نیست....)

با عرض پوزش خیلی فضولی چون به همه چیز میخوای دست بزنی ، محاله اگر از کنار جایی رد بشیم و چیزی آویزون باشه و تو نکشی طرفه خودت . یهو می بینی یه چیزی تلپی خورد تو کلت نیشخند

و دیگه اینکه نمیزاری پوشکت رو ببندم مامانی، هر بار که عوضت میکنم تموم اسم هایی که میشناسی رو میارم و همه شعر های عالمو میخونم تا شما رضایت به بستن پوشک بدید، سر غذا خوردنت همچنان بساط دارم ، کلی زحمت بکش غذا درست کن شازده ناز میکنه و سه چهار تا قاشق بیشتر نمیخوره خلاصه........

از عروسک انگری برد و ماشین لباس شویی میترسی استرس. طرز خوابیدنت عوض شده با تمام وجود سرت رو میکنی تو متکا یا تشکت. قبلنا که از خواب بیدار میشدی من از صدای بازی کردنت میفهمیدم که پسرم بیدار شده ولی الان هر وقت از خواب بیدار میشی با گریه متوجه میشم که آرتین خان بیدار شده ، نمیدونم چرا گریه میکنی

(تا یادم نرفته بگم با نوشتن کلمه ض مشکل دارم چون یه پسر شیطون تو خونمون داریم که با جفت دستاش مدام میکوبه رو این کیبردای بدبخته فلک زده و فکر کنم کار اون باشه که به سختی میتونم کلمه ای رو تایپ کنم که توش ض داشته باشه )

عشـقـــــم، آیــــــنده ام، زندگیم، همه چیم شدی تو، دیگه از تفریح و گردش و مهمونی و سینما و استخر و..... هر چی باهاشون حال میکردم همه چی رو فراموش کردم تک کلمه زندگیم شده آرتیـــــــــــن عاشقونه دوست دارم و به بودن تو افتخار میکنم.

چندتا عکس از هشت ماهگیت میزارم تو ادامه مطلب

 

اینجاست که با تمام وجود میری تو تشک

آرتین خان و محمد حسین خان قاجار (پسرداییه من) در ضمن ایشون با اینکه نه سالشونه عضو تیم ملی شنا می باشند

مانا جون خواهر من - محمدحسین و آرتین - عمو امیرمحمد داداشیه بابا که کلاس دوم دبیرستانه رشته ریاضی فیزیک شاگرد ممتاز با معدله 19.80 (باریک)

آرتین در حال خفت کردن خرس پو

عزیز جون مامانه من و آرتین خان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مریم
17 تیر 92 15:57
مریم
17 تیر 92 15:58
مبارک باشه 8 ماهگی ارتین خوشگله


بوس
سانی مامی شادیسا
22 تیر 92 19:28
عزیزم 8 ماهگی گل پسرت مبارک انشاله تنش همیشه سلامت باشه ماشالله هزار ماشالله معلومه که شیطونه خدا حفظش کنه عکسا عالی بود شادیسا هم این جوری خوابیدن رو خیلی دوست داره من هم دلیلش رو نمیدونم !!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد