آرتین عزیزمآرتین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه سن داره
آراد عزيزمآراد عزيزم، تا این لحظه: 9 سال و 19 روز سن داره

مادرانه

دلبندم، بند بند دلت را به خدايى بسپار كه بيشتر از من هوايت را دارد....

بای بای پوشک

سلام عشق من   این روزا خیلی خسته ام پسرم ، دو هفته ای میشه که دیگه شما رو پوشک نمیکنم ولی خیلی خیلی سخته برام همش پشیمون میشم میگم ولش کن الان زوده ولی خوب که فکر میکنم میبینم اگر زودتر از پوشک نگیرمت به ضرر خودم تموم میشه چون مامی جونم داداشی داره روز به روز بزرگتر میشه و شکم من هم گنده تر.   معمولا از کارکردن خسته نمیشم اما اینکه باید هر ده دقیقه شما رو ببرم دستشویی حسابی کمر درد و دل درد میگیرم و تا به امروز بیشتر از ده بار خودت رو خیس کردی و سه بار هم تو شورتت پی پی کردی... میدونم نباید ناراحت بشم اما بعضی وقتا واقعا کم میارم .   واقعا چقدر سخته این پروسه از پوشک گرفتن برای من ، کاش مثله...
9 دی 1393

بعد از مدتها دوباره اومدم

پروردگارا... نمی دانم معنی عشق چیست که همه در تب و تابش مینویسند و مینالند و می بالند، اما بگذار من یک عشق را معنی کنم که هرگز با هیچ عشقی قابل مقایسه نیست . خدایا کودک من ایمان من است دین من است بنیاد من است رویای من است امید من است روح من است زندگی من است آرامش من است هست و نیست من است . خدایا در یک کلام کودک من نفس من است نفسم را هرگز از من نگیر . خدایا قسمت می دهم به به بزرگی ات هرگز مادری را با فرزندانش امتحان نکن. بگیر تمام دارایی اش را سلامتی اش را همه چیز را بگیر ولی با کودکش او را آزمایش نکن   کلی عکس میزارم تو ادامه مطلب آرتین عزیزم مامی رو ببخش اینقدر دیر وبلاگت رو آپ کر...
6 آذر 1393

هفده ماهگی آرتینم

می بوسمت میخندی وقتی که می خندی زندگی جاری می شود به چشمانم که خیره می شوی معصومیت نگاهت مرا تا آسمان می برد گریه که می کنی قلبم تکه تکه می شود عاشقانه می بوسمت چه شیرین می خندی می خوابی اما دلم برایت تنگ می شود واژه کم می آورم برای توصیفش عجب احساسی ست "احساس ناب مادری " همین که تو را دارم ، بهترین هدیه ی دنیا را دارم ،   دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشانترین ستاره نیستم ،   در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم.   تو کهشکانی هستی از پرنورترین ستاره ها گلستانی هستی از زیباترین گلها سلام پسر گلم هفده ماهگیت مبارک باشه ...
13 ارديبهشت 1393

شانزده ماهگی

سلام عشق همیشگی من  شانزده ماهگی و عیدت مبارک باشه موش کوچولوی من، با تمام وجودم از خدا میخوام همیشه و همه روزای عمرت بهاری باشه پسر نازنینم. شروع سال جدید با همه سالهای دیگه واسه ما فرق داشت ، چون ما برعکس سالهای گذشته اینبار تو خونمون نبودیم و با دعوت دایی مهدیِ عزیزم امسال سال جدید رو تو رستوران گردان برج میلاد آغاز کردیم، از شیطونی های شما بگم که کل رستوران رو میخ خودت کرده بودی ینی از ساعت هفت تا ساعت دوازده شب که اونجا بودیم یک ریز بازی و شیطونی کردی، من و بابا هم مدام دنبال شما به اینور و اونور... یه چیز جالب و یه نیمچه اعتقادِ من مثله خیلی های دیگه این بود که ما برای تحویل سال دعوت بودیم، هفته اول عید...
15 فروردين 1393

پانزده ماهگی پسرم

زندگی میکنم و برایش دلیل هم می آورم: دوست داشتن تو... احتیاجی به تسبیح نیست دستانت را که به من بدهی با انگشتانت ذکر دوست داشتن میدهم...   مرا که متولد کرد؟  مادرم  ؟  خدای احد واحد  ؟ نه . نمیدانم. تنها چیزی که به یاد می آورم این است  که وقتی به دنیا آمدم که  چشم های زیبای تو   را ، لبهای کوچک تو  را ، پاکی و بی آلایشی تو رادیدم .  مرا تو به دنیا آوردی  ...  و دنیایی  را به من بخشیدی که همه ی روزهایش ، روز درس گرفتن، روز جنگ برای زندگی ،  روز عشق ورزیدن بود. دیدن ذره ذره بزرگ شدن ات  هدیه با ارزش امید به فرداهای م...
9 اسفند 1392

چهارده ماهگیت مبارک عسلم

لبخند تو، تمام تعادل شهر را بر هم میزند، تو بخند، من شهر را دوباره میسازم...     شیطون کوچولوی بانمک چهارده ماهگیت مبارک یه خبر خوب که توی این ماه برای ما افتاد این بود که شما دیگه (گلاب به روت) پی پیت رو میگی، اول رنگ و وارنگ میشی بعد میگی پـــــی پـــــــی.... منم زودی رفتم برات شورت آموزشی خریدم البته فلن که به کارم نیومده ولی در آینده ای نزدیک حتما ازش استفاده میکنم. پسرم اینماه یه سرماخوردگی کوچولو داشتی که خوشبختانه خفیف بود و مشکلی پیش نیومد. چند هفته ای میشه که خیلی بد خواب شدی و علتش دندونای آسیابت (کرسی) هستن که دارن در میان .  آرتین باهوشم مثله همیشه ما رو ب...
9 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد