آرتین عزیزمآرتین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
آراد عزيزمآراد عزيزم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مادرانه

دلبندم، بند بند دلت را به خدايى بسپار كه بيشتر از من هوايت را دارد....

دو ماهگي آرادم

1394/4/12 4:11
نویسنده : mommy
669 بازدید
اشتراک گذاری

آراد كوچولوي قشنگم سلام

عزيز دل مامان ، خيلي سخت ميتونم بيام تو وبلاگتون بنويسم ، چون حسابي درگير شما دوتا وروجك شدم. تازه درگير جابجايي هم هستيم، اميدوارم به مرداد ماه نرسيده همه چيز سرجاي خودش باشه. هيچ چيز به اندازه بهم ريختگي عصبي كننده نيست. 

از اين دو ماهي كه گذشت بگم، اول اينكه يكماهت بود سرما خوردي اونم تقصير آرتين بود چون اول اون مريض شد و بعدش اينقد شما رو بوس ميكرد كه شما هم متاسفانه سرما خوردي، يكماه هم طول كشيد تا خوب شدي البته نه تب داشتي نه آبريزش بيني فقط گرفتگي بيني بود كه با قطره هم خوب نميشد، بخور سرد و گرم، حمام ، قطره ، فين گير، شير خودم هرچي دكتر گفت و به ذهن خودمون رسيد انجام داديم ولي تاثيري نداشت. فقط يك نكته براي دوستاني كه وبلاگ رو دنبال ميكنن عنوان كنم كه مطلبي رو ميخوام بگم شايد براتون خيلي چندش آور باشه ولي ميخوام پسرم بدونه پس اگر براتون مقدوره يكي دو خط بعدي رو نخونيد من بعد از عنوان كردن مطلبم ميرم پاراگراف بعدي، آراد عزيزم گفتم شما بابت گرفتگي بيني و خلطي كه تَهِ بيني بود خيلي خيلي اذيت شدي طوري كه ديگه بابا طاقت نداشت ببينه پسر كوچولوش داره به سختي نفس ميكشه بخاطر همين يه فداكاري بزرگ كرد البته اينكار رو باز هم روزاي بعد تكرار كرد تا خوب شدي ، بله بابا جونت دهانش رو گذاشت رو سوراخاي بينيت و هورت كشيد هوووووووووو واي حال خودم بد شد. منم گوشامو گرفته بودم و تو خونه مثل چي ميدويدم و عق ميزدم خلاصه تموم شد . به اين ميگن از خود گذشتگي . حالا هركي مطلب رو خوند و حالش بد شد تقصير خودشه من گوشزد كرده بودم.

عزيزم چله شما هم كه تموم شد ختنه ات كرديم يني چهل و يك روزت بود، ولي بيست و سه روز طول كشيد تا حلقه ات افتاد. واكسن دو ماهگيت رو هم پيش دكترت زديم كه دكتر آرتين هم هست، خوشبختانه نه تب كردي نه زياد اذيت شدي. پسراي من روز و شب برام نزاشتن خيلي مشغولم كردن همه كارا بايد تند تند انجام بشه تا مشكلي پيش نياد مثلا سخت ترين كاري كه زياد بهش بر ميخورم اينه كه وقتي آراد خرابكاري كرده و دارم ميشورمش آرتين مياد ميگه من دستشويي دارم اولين بار كه اين اتفاق افتاد فقط آراد رو خشك كن پيچيدم دورش و گذاشتمش رو تخت بعد بدو بدو رفتم آرتين رو بردم دستشويي خلاصه خيلي سخته وقتي كاراي بچه ها باهم قاطي ميشه مثله گريه هاشون... اما همه اين سختي ها شيريني خاص خودش رو داره اينكه خداي مهربون دوتا فرشته ناز بهمون داده و ما رو لايق دونسته بينهايت جاي شكر داره .

ميزان رشد عروسكم: 

بدو تولد٢٨٠٠ كيلو گرم وزنت ، قدت هم ٥١ بود

يك ماهگي ٤٢٠٠ كيلوگرم وزنت، قدت هم ٥٤ بود

 دو ماهگي ٥٨٠٠ كيلوگرم وزنت، قدت هم ٥٨ بود. البته دكتر گفت اضافه وزن داري و قطره مولتي رو ديگه ندم چون با قطره ADمشكل داشتي مولتي ويتامين ميدادم بهت . 

عروسكم با موبايلم دارم وبلاگ رو آپديت ميكنم بخاطر همين نميتونم عكس بزارم چون خيلي زمان ميبره قول ميدم بزودي و تو پست بعدي عكس بزارم.

بي نهايت دوستت دارم آراد عزيزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

امیر محمد
17 تیر 94 0:24
هیچی نمیگم فقط اراد جونم عشقی
بانو
24 مرداد 94 11:56
سری مسابقات عکاسی حس زندگی با موضوع به وقت تابستان همراه با جوایز ارزنده: نفر اول ربع سکه بهار آزادی نفر دوم کارت هدیه 200 هزار تومانی نفر سوم کارت هدیه 100 هزار تومانی مهلت ارسال عکس تا 30 هر ماه اطلاعات بیشتر در لینک زیر:
http://www.banoo.ir/forum/post/5851
مامانه شایلین
27 آبان 94 6:23
ای جووووووووووووونم چه پسرهای گلی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد